چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۹، ۰۳:۳۹ ب.ظ
بازجویی از مظنونان ماجرای فخ
دستانت چرا می لرزد؟
چشمانت چرا می چرخد؟
دندانت چرا به هم می ساید؟
زبانت برای چه می گیرد؟
راست در چشم من نگاه کن و بگو!
دیروز کجا هستی؟
امروز کجا خواهی بود؟
فردا کجا بودی؟
پاهایت چرا آویزان است؟ رنگ رخسارت چرا سرخ است؟ موهای تنت برای چه سیخ است.
سرت چرا گیج است؟
بیچاره! تو خودت هم حال خودت را نمیدانی.
بگو! زود باش! مشکوک ...
زود به سؤال من پاسخ گو!
های جارچی! در شهر جاربکش که قاضی متّهم است، محتسب مظنون است و حاکم گنهکار است.
۹۹/۰۴/۱۸