تاریخ حقیقت

بسم الله الرّحمن الرّحیم
نویسنده بر آن است که تاریخ را برای ناآشنایان در آینه‌ی امروز نشان دهد و با انگیزه‌ی روشنگری دست سودجویان و دروغگویان را بسته نگه دارد.
إن شاء الله
بی‌شک نظرات شخصی نویسنده خالی از لغزش نمی باشد.

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مروان» ثبت شده است

حَکَم، پدر مروان، پسر پدر عاص، مسخره ای بود که ادابازی می کرد.

روح که بر خاک می‌افتاد، او لق می‌زد و چپ می‌شد.

چون دندانش به ریشخند پیدا می‌شد، دیوان گردش جمع می‌شدند و شیاطین به سمت دهانش هجوم می‌بردند.

زمانیکه زبانش به هزل در می‌آمد، جنّیان تسخیرش می‌کردند و ابلیس بر او می نشست.

عاقبت روح تسلیم شد و او  هنوز بالا و پایین می‌شد.

سرانجام جان آرام شد و خلق او همچنان پریشان  بود.

سمبل تیره پرستی، بروز عقده‌ی غلام مروانیان است.

نشان نژادپرستی نمایش گره‌های لرستان ایران است.