تاریخ حقیقت

بسم الله الرّحمن الرّحیم
نویسنده بر آن است که تاریخ را برای ناآشنایان در آینه‌ی امروز نشان دهد و با انگیزه‌ی روشنگری دست سودجویان و دروغگویان را بسته نگه دارد.
إن شاء الله
بی‌شک نظرات شخصی نویسنده خالی از لغزش نمی باشد.

۱۷ مطلب با موضوع «تاریخ ملل» ثبت شده است

زن بُزش را چرانیده.

مرد قدم  در پیشابش فرو کرده به امید آن که زخم پایش بهبود یافته و از  پشتش پسری چون شمر روی زمین افتاده که امروز دو تا کلمه هم از کلام حق در خاطرش باقی نمانده.

هوا میوه باغستان را پخته و کوفی شایستگان را برای سرپرستی به سمت خود خوانده و در انتظار ناجی نشسته.

سلطان حکم امارت به دست پسر پتیاره فرزند زنازاده سپرده و او را به سوی دارالإماره روانه کرده.

کوفه چون وعده‌های دجّال شنیده، دست از دعوت کشیده و میهمان را تنها در سرزمین بی آب و علف مبتلا کرده و از اهلش تنها یکی را سرگشته باقی گذاشته.

دیار پارس را  مردمانی بود از خاک سرزمین اصفهان که وقت مراقبت سر در گریبان یکدیگر داشتند و هنگام محنت چنان در حیرت  قحطی گرفتار شدند ‌که از یکدیگر بیزار گشتند و  همدیگر را جویدند و در تنگدستی گوشت سگ بلعیدند.

دانش بنیانسورنا چیست؟ شاهین کدام است؟!

تو شیرویه‌ی مغلوب رومی، ای فریفته‌‌‌ی عوام فریب!

اگر چشم انتظاری که به درخواست ارباب تو شعری بسرایم یا تصویری از خسروشاه تو را علم چارپای چاپارش بگردانم؛ چه بسا مرا در زمره‌‌ی اکناف و خدمتکاران راعیت بشماری، فاش می‌گویم که امیدواران  پاکباخته‌‌ی زلف یاری شده‌اند که در گرفتاری من نمی‌بیند.

سمبل تیره پرستی، بروز عقده‌ی غلام مروانیان است.

نشان نژادپرستی نمایش گره‌های لرستان ایران است.

نشان بی بصیرتی مگس نشسته بر خیشوم ابوالحکم عمرو بن هشام، ابوجهل است.

اگر بزرگواران از گذشته‌ات در گذشتند، دلیل نمی‌شود که دنباله‌ی سابقه‌ات راستان را متّهم کنی.

دهان بسته، گوشت را نزدیک کن و حرف مرا خوب گوش کن!  ندای حق  در کلام موسی، از زبان یحیی یا اگر در سخن کوروش باشد، فقط نطق خدای یکتای دیروز و امروز است.

ای گرسنه! اگر مغز خندانت از یافتن کلم ناامید شده است، دلیل برای تاختن با شلّاق تیز منصور نمی شود.

ای صاحب یال خشن، تیمار مرا احساس کن و مراعات کن که دیار پاکان را با فضولاتت  یا با کثافات خارج شده از جمجمه‌ات آلوده نگردانی.

حق من یعنی اجرای حق در راستای تحقق حق خدای صاحب حق من، حق نه یعنی پراکنده‌بازی امثال نوکران پرت و پلای تو.

از شرّ فسق خدمتگزارانت  در آسمان و زمین، به فرمان خلیفه‌ی سلطان آسمانها و زمین سد‌ّی ساختیم که نه تو را برای نفوذ در خطّه‌ی فرمانروایی اش قدرتی است و نه جنّیان فرمانبردارت را در سلطه‌‌اش اثری است.

از امروز جولان فسادت بر روی زمین گریبان خودت را خواهد گرفت و تو اکنون مجنون سرکشی عفریته‌های نفست هستی.