تاریخ حقیقت

بسم الله الرّحمن الرّحیم
نویسنده بر آن است که تاریخ را برای ناآشنایان در آینه‌ی امروز نشان دهد و با انگیزه‌ی روشنگری دست سودجویان و دروغگویان را بسته نگه دارد.
إن شاء الله
بی‌شک نظرات شخصی نویسنده خالی از لغزش نمی باشد.

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امویان» ثبت شده است

از خدا و دین خدا  فقط منقار زدن‌های پدر به زمین و دانه برچیدن‌هایش را دیده است.

بیچاره‌ نسب‌پرست است.

بدبخت آرزوی نشستن پدر بر تخت شاهی و خیال لقب شهزادگی چشمش را کور کرده و او را هم‌نشین اوباش و صحرا گردان شامی‌ کرده است.

مروان حمار آخرین پس مانده‌ی اموی‌ها بود که به سبب صبر بی‌حسابش بر سختی‌ها خر نامیده شد.

خواستش، نمایش خاطر نیک از گذشتگان لامذهبش در نظر آیندگان بود؛ ولی خشم روزگار اندازه‌ی حلم خدا را در برابر ستمکاری به حق شناسان نشان داد.

فسق می کرد و نشئه می شد.

بر شرق می نشست و از غرب کام می جست.

کیفور می شد و در برکه ای از شراب می افتاد، بیرون می آمد و خزعبل می گفت.

حرامکاری می کرد و اراجیف تحویل می داد.

فرمانروایان درالحکومه اش جریان خون در عروق مردمان را خفه می کردند و به تماشای عیش امیرشان می نشستند.

ناگهان از هاتف خبر رسید که قلب سلطان تحریم است