نورخانه

نورخانه

یا نور

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
  • ۱
  • ۰

سفیری در مسیر آفتاب گام می‌نهاد

و نوایی نو می‌سرود

جواهری که از زبانش می‌چکید،

بر لوح دلم نقش می‌بست

 

گویی کودکی

زیر نور شمع

با اشتیاق ترنم‌های مادرش را می‌پذیرفت

و آن را بر صفحه قلبم می‌نگاشت

 

قطره‌قطره دل آرام گرفت، هوا آفتابی شد،

پرده‌ی غبار از جلوی چشم‌هایم برگرفت.

 

چیست در جانم که این‌چنین دلبری می‌کند؟

دل به رقص دانه‌های درخشان سپردم،

شمع سینه‌ام را افروخت، پاک شدم، محو در آفتاب

 

خورشید شدم

وه ...

چه دلنشین است در آغوش خورشید خروشیدن

من به آفتاب عشق می‌ورزم

نظرات (۱)

  • اِلیو | Eliwe ‌‌‌‌‌‌
  • و او نیز با مهری مادرانه،

    با نگاهی از جنس دریا و به لطافت نسیم،

    به من خیره میشود،

    و چه زیباست این عاشقانه...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی