پس از یادگرفتن سنّت خدا در کودکی و دوران جوانی، آوازهاش به دربار عصر خویش رسید و به خدمت امویان درآمد تا اینکه به مزدوری تمام عیار برای معلومات خلفای جور زمان تبدیل شد.
تاریخ در دوگانگیهای اخلاقی، برهمریختگیهای روحی و تناقضهای گفتارش مباحث تأمّل برانگیزی ثبت کرده است.
گاه چنان سخن میگفت که دُمش در زیر عبایش دیده میشد و سرزنش تیزبینان را به دنبال داشت و گاهی چنان قصّه پردازی میکرد که شاخ از سر پیرامونیانش بیرون میزد.
در اعترافاتش چنین ضبط شده است که چنانچه رسم مزدوری را در فقاهت برنمیگزید پوست از تنش کنده میشد.